با آنکه این روزها سرخط خبرهای افغانستان بیشتر در مورد عملکرد گروه طالبان است که همچنان نزد کشورهای جهان بهعنوان یک گروه تروریستی شناخته میشوند، وقوع بلایای طبیعی پیدرپی زندگی مردم این کشور را با چالشهای فراوانی روبهرو کرده است. آنچه رسانههای جهان هر روز مخابره میکنند، تصاویر زنان و کودکان گرسنه و کمکهای سازمانهای بینالمللی به مردم این کشور است؛ اما مسئلهای که تا حد زیادی از چشم جهانیان دور مانده، تغییرهای زیستمحیطی مخربی است که هر روزه دامنگیر گوشهای از این کشور و مردم بهشدت فقیر آن است؛ روستاهای که در سالهای گذشته به دلیل جنگ نیمهویران شدهاند، حالا با هجوم سیلابهای مدهش کاملا از صفحه روزگار محو میشوند و مرگ مردم بیپناه را رقم میزنند و موج بارشهای بیموقع که در هفتههای گذشته بخشهایی از افغانستان را در برگرفت، زندگی افغانها را از اساس متزلزل کرده است.
این سیلابها روستاهای زیادی را ویران کردند و تخریب جادهها باعث شد رفتوآمد و کمکرسانی کاملا مختل شود. یخچالهای طبیعی با سرعتی بیشتر در حال ذوب شدناند که نتیجه آن از بین رفتن محصولات کشاورزی است که تنها راه ارتزاق و امرارمعاش این مردم است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
روزنامه گاردین چاپ انگلستان مقالهای به قلم شادی خان سیف، روزنامهنگار افغانتبار ساکن استرالیا، منتشر کرد که در آن، در مورد تغییرات زیست محیطی سریع و آثار مخرب آن بر زندگی مردم گزارش داده میشود. بر اساس این مقاله، در حال حاضر که فصل برداشت محصولات کشاورزی به خصوص گندم است، در بخشی از مناطق مرکزی افغانستان برف باریده و این برف به محصولات زراعی به خصوص گندم که مهمترین محصول کشاورزی در افغانستان است، خسارات زیادی وارد کرده است.
پس از آن بارش تگرگ، صدمه دیگری بود که محصولات باغی در این کشور را هدف قرار داد. بروز هیچکدام از این پدیدههای جوی در افغانستان عادی نیست. یخچالهای هیمالیا با سرعتی کمنظیر در حال ذوباند و سیلهایی مرگبار از کوههای استانهای شمالی به سمت دشتهای جنوب سرازیر میکنند. این یخچالهای طبیعی که بهسرعت در حال نابودیاند، تنظیمکننده کیفیت کار و کشاورزی افغانهاییاند که بهشدت به نهرها و رودخانههای طبیعی متکیاند. با وجود این، هیچ کار توسعهای در زمینه حفظ، ذخیره و توزیع آب در چند دهه گذشته در سطح ملی انجام نشده است و سطح آبهای زیرزمینی با سرعتی نگرانکننده، در حال کاهش است؛ زیرا تنها منبع قابل دسترس برای مردم در سراسر این کشور به شمار میرود.
قبل از بارندگیهای اخیر هم خشکسالی گسترده و موج گرما آنقدر شدید بود که به وقوع آتشسوزیهای متعدد در جنگلهای شرق و جنوب این کشور منجر شد و از آنجا که مردم محلی در استانهای آسیبدیده خوست و نورستان برای خاموش کردن آتش جز سطل و شن وسیلهای نداشتند، آتشسوزی در جنگلها تا مدتی طولانی ادامه یافت. این جنگلها خود منبع تامین معیشت بخشی از مردم این مناطق بودند. هم چوب و هم محصول جلغوزه که از این جنگلها به دست میآید، یک راه ارتزاق مردم است.
بحران زیست محیطی در افغانستان به حدی واقعی و محتمل است که بهزودی بحران غذایی دیگری را در این کشور رقم خواهد زد. اما از آن سو، کشورهای جهان که قرار بود از طریق صندوق آبوهوای سبز (GREEN CLIMATE FUND) به افغانستان کمک مالی کنند، پس از تحولات سیاسی اخیر در این کشور، این کمکها را قطع کردند و به همین دلیل، در دولت افغانستان برای مهار و کنترل تغییرات زیست محیطی هیچ بودجهای وجود ندارد.
در این میان، کشورهای همسایه افغانستان هم با بهرهگیری از نیاز شدید این کشور به منابع مالی، در حال انعقاد قراردادهایی ظالمانه با رژیم طالباناند تا زمینه دسترسی به منابع طبیعی غنی افغانستان با قیمتهای بسیار ارزانتر از بازار جهانی را برای خود مهیا کنند.
چین به منابع سرشار لیتیوم و مس افغانستان و ذخایر زیرزمینی نفت آن چشم طمع دوخته است. پاکستان برای تامین انرژی خود بهشدت به زغالسنگ افغانستان وابسته است اما آن را به قیمتی بسیار نازل خریداری میکند. تلاش برای افزایش استخراج و تامین زغالسنگ موردنیاز پاکستان افزایش آلودگی زیست محیطی را به دنبال داشته و حتی روی ذوب شدن یخچالهای طبیعی همالیا نیز اثر گذاشته است.
رسانهها نیز چه در داخل و چه در خارج افغانستان، هرگز به مشکلات زیست محیطی افغانستان نمیپردازند و بنابراین کشورهای ثروتمند جهان هم که بر اساس قراردادهای معتبر زیست محیطی باید برای کنترل تغییرات اقلیمی به افغانستان کمک مالی کنند، فارغ از این مسئله، تنها نظارهگر افزایش بحرانهای اقلیمی در این کشورند.
به دلیل شرایط اقلیمی افغانستان، این کشور هرازچندگاهی با بحرانهای زیست محیطی از جمله خشکسالی و سیلاب روبهرو میشود. به دلیل فقدان زیرساختهای مدیریت آب در افغانستان، سیلاب هرساله خسارتی را به کشاورزی این کشور وارد میکند؛ اما این خسارتها هیچگاه بهاندازه سالهای اخیر به مردم در افغانستان ضربه نزده بود. دلیل آن کاهش سطح تابآوری و افزایش شکنندگی منابع آبی در افغانستان و از سوی دیگر افزایش آسیبپذیری اقتصادی آن است.
گزارش برنامه محیطی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۴ نشان داد که به دلیل سرعت تغییرات اقلیمی و با توجه به رشد ناامنی و حکومتداری نامطلوب، بیتوجهی به مسائل زیست محیطی و نبود برنامه و سیاستهای مشخص زیست محیطی در افغانستان،آسیبپذیری اجتماعی-اقتصادی افغانستان نسبت به تبعات تغییر اقلیم، به خصوص خشکی و خشکسالی، در آینده بهشدت افزایش خواهد یافت.
آنچه نگرانکنندهتر است، بیتفاوتی قدرت حاکم بر افغانستان و بیتوجهی جهان به وقوع بلایای طبیعی پیدرپی در این کشور است. و متاسفانه از همین حالا میتوان ماهها و سالهای فاجعهامیزتر به لحاظ زیست محیطی در افغانستان را پیشبینی کرد.